چه میشه کرد این لحظه های طوفانی! لحظه های غم و شادی! من میسوزم و دوباره میسازم میخواهم این جاده پست و دراز را پشت سر بگذارم.
میخواهم با غم بسازم و با اون مهربان باشم تا زندگی شادی داشته باشم!
وه! امشب چه شب باشکوهی است! و زیباترین لحظه ها! پس بیاین دست در دست هم بگذاریم و بار دیگر و از نو زندگی تازه ای و شیرین بسازیم!
بیاین غم را بشناسیم تا شادی را با لذت بیشتری بچشیم!
نشستم در گوشه ی خلوت شب
گوش میدهم به آواز امواج دریا
باد گاهی با دریا همراهی میکند
اوه! چه زیباست آواز طبیعت
تسبیح سرخ در دستانم مانند خوشه انگور می لغزد
بار دیگر به آسمان مینگرم میبینم که
ستاره ای در میان کهکشان چه خود نمایی میکرد
زیبایی خود را به دنیا نشان میداد
بار دیگر نگاهم به سوی دگر بردم
ستاره ای کم نور که غمگین در آسمان سوسو میزد
به ستاره ی خودنما گفتم:
تو مال همه هستی و همه دوستت دارن
اما من اون ستاره ای کم نوره را دوست دارم
چون اون فقط مال من و عشقم است
تو مغروری که به همه دنیا فخر میفروشی
اما اون ستاره کم نور یه عاشق و ساده است
اون ستاره پرنور لحظه ای خاموش شد
اما ستاره کم نور ،پرنور تر شد
عشق من بار دیگر قوت گرفت و پر رنگ تر شد
آری میخواهم بگویم که عشق من بهونه ای است
برای نفس کشیدن و زیبا زندگی کردن است
عشق من، اگر تو برای همیشه از پیشم بری
من بازم دوستت خواهم داشت
و مانند پروانه ای در شمع برات خواهم سوخت
جانان من، دیگه نشکن دلمو به خدا بی گناهم
تو دل منو شکستی امّا ندیدی رنگ فریادم
دیگه برام تجربه شد که دلو به هیچ کس ندم
میخوام تنها بمونم
تنها و غریب بمیرم
اگه قرار باشه بی تو بمونم
برای همیشه از همه چی متنفر میشم
باور کن حاضرم خودمو قربانی تو بکنم
فقط تو مال من بشو عزیزم
با من زندگی کن عاشقتم
من بی تو میمیرم خیلی غریب و آروم
باور کن بی تو زندگی برای من جهنمه عزیزم
اگه تو بری من با دست خودم قبرم رو میکنم
برای همیشه لحظه های خوش زندگی را ز یاد میبرم
اگه تنهام بذاری هرگز تو را نمی بخشم
آرزو میکنم که با من بیایی جهنم
تا مزه ی شکستن دل منو بچشی عزیزم
ای امید عیث بی حاصل!
امّا فقط به خاطر تو ازت میگذرم
برات آرزوی خوشبختی را دارم
و امیدوارم بری بهشت،یه جایی نزدیک خدا عزیزم
ای مردم گناه ای همزاد شیطان
بشتابید
گناه کردید واسه اینکه جهنمی را برای خود بسازی
شما ها بهشت رو قبول ندارید
پس جهنم رو قبول کنید
یرای ساختن آن تلاش کنید
امّا آیا هرگز نمیفهمید که چطوری مثل یک بره کباب میشی!
به جای آب ، ذوب آهن داغ را مینوشید!
در این دنیا که لذت بردید و گناه کردید
یه عمره معنی عذاب را نفهمیدید
پس بشتابید و برید جهنم عذاب رو هم بفهمید
مزه ی این که ما هم یه عمری از گناه شما عذاب کشیدیم رو بفهمید
با این گناه یر ما ظلم کردید لذت بردید
بیچارگان رو آواره کردید
دلها را پر از کینه و نفرت کردید
زیبایی این دنیا رو به هوس فروختید
ساده و بی آلایش را چه کار کردید؟
مگر ما چه کردیم که باید به خاطر گناه شما بسوزیم!
یه عمری عذاب بکشیم ساده و بی آلایش رو نفهمیم
خدایی ما که چیزی از این دنیا نفهمیدیم و میریم
چیزی از زیبایی خدا رو نفهمیم و میمیریم
ای خدا به داد اونا که رسیدی
به داد درد ما هم برسید داریم میسوزیم از این گناه
دلم گرفته است به ایون میروم و انگشتانم را برپوست کشیده شب میکشم چراغ ها رابطه تاریکند کسی مرابه آفتاب معرفی نمیکند کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد پرواز رابه بخواطر بسپاریم پرنده مردنی است